تفقه

یا عالم

اندکی تاْمل !!!!!!!!!!!

برای فاطمی بودن چه کار کرده ایم؟!

 

تبسم روحانی

یا انیس من لا انیس له

در این تلاطم ربّانی ام خوشم

باور کنید!با این حالت عرفانی ام خوشم

باید به جای من شوی تا ببینی که من

دراین هوای ابری و بارانی ام خوشم

دیگر بس است دل سوختن برای جیست؟!

من زاده ی تبسم روحانی ام، خوشم

دیگر سراغ هوای ابری دل را زمن،مگیر

من عاشق فصل زمستانی ام، خوشم

(((عبدالعاصی)))

عاشقانه های جاودانه

یا صبّار

در دنیایی که تورا از من گرفته ماندن برایم بسی دشوار

و از آخرتی که تورا به من می دهد بسی شادمانم.

 

فاطمه جان!

چه عاشقانه هایی برایم بود وقتی خسته از کوچه و مردمان قدرناشناسش

به خانه می آمدم و تو با رویی گشاده به استقبالم می آمدی و با صدای

دلنشینت مرا حبیب خود میخواندی و آن زمان چه خوشوقت بودم .

برایم مایه ی مباهات بود که خداوند به من همسری  عطا فرمود که

دلیل آفرینش است و کل آسمانیان و زمینیان به او رشک می برند.

امروز که از آن سال های با هم بودن می گذرد با خود می گویم:

اگر تو آن روزها در کنارم نبودی ،چه کسی زخم های سینه ام را التیام

می بخشید و جه کسی با علی جان گفتنش مرا به شعف وا می داشت؟

فاطمه جان !

حال که رفته ای، گر جه حسن گوشه ای می نشیند و در فکر فرو می رود

 و اگر چه حسین شبها تشنه ی بوی تو می شود

اما خوشحالم از اینکه زینب در تلاش است برای ما مادری کند.

راستی فاطمه جان!

بین خودمان بماند، زینب را  ام ابیها می خوانم و با خواندش به یاد حضرت

رسول می افتم که تورا با تمام وجودش ام ابیها می خواند.

خلاصه دختر به مادرش میرود دیگر..........

 

(((عبدالعاصی)))

 

غنی شو،آنگه وصال طلب

 یا حی

در فراسوی زمان به دنبال معجزه نباش همین که تا زمان مردنت ،زنده ای ،

خود،معجره ای جاوید است.

و عشق معجزه ایست که در معجزه ای نهان است .

و صبر معجزه ایست که در عشق نهان.

براستی معجزات زندگیمان به بودنمان عمق بخشیده

و این ژرف بودن از نگاههمان پیداست.

و این را بخاطرت بسپار عشق معجزه است

و زنده بودنت معجزه ای عاشقانه است که پروردگارت به تو ارزانی داشته. 

خدایت از تو تنها انتظاری که دارد عاشقیست.

به دنبال واژه نباش با خدایت عاشقیت را به اوج برسان

تا حدی که در بازه ای از زمان مرگ نیز برایت معجزه شود.

تنها زمانی  مرگ برایت معجزه خواهد بودکه مشتاق رسیدن باشی.

نه از دنی بودن دنیا بلکه از غنی بودن خویش وصال را میطلبی.

و مادرمان چه نیکو در راه عاشقی به شهود رسید

و چه زیبا واژه ی صبر را برایمان تفسیر نمود. 

(((عبدالعاصی)))

 

بندگی

 یا رافع الدرجات

سلام حضرت مادر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

در تکاپوی زیستن ، برای که زیستن مهم تر است تا از برای چه زیستن.

در امتداد زندگی به دنبال چیزی می گردیم که در ابتدای زندگی به ما

هبه کرده اند .

دریغ و صد دریغ که هیچگاه نمی خواهیم درک کنیم که فطرت پاکمان

نشان از قدمی دارد که در آن مقعدیست .

وبه اصل خود رسیدن اصلیست که جز با خشوع در برابر حضرت عشق

به آن نمی رسیم و فاطمه (س) چه زیبا به این مقام نایل آمده و چه نیکو

ممتحنه ایست که در آزمون عشق و بندگی به تمام معنا به عبودیت

رسیده است .

کاش ذره ای از این عبودیت را با تمام وجود درک میکردممممممممممممم .

((( انعکاس دعا )))

(((عبدالعاصی)))

تقدیم با انتهای عاشقیم

یا حبیب

امام غریبی ها با انتهای عشقم دوستت دارم................

 

مست از غم توام غم تو فرق می کند
محو توام که عالم تو فرق می کند

با یک نگاه می کشی و زنده می کنی
مثل مسیح، نه، دم تو فرق می کند

یک دم نگاه کن که مرا زیر و رو کنی
باید عوض شد! آدم تو فرق می کند

تنها کمی به من نظر لطف می کنی؟
آقای مهربان! کم تو فرق می کند

زخمی است در دلم که علاجی نداشته است
جز مرحمت که مرهم تو فرق می کند

اشک غمت برای من احلی من العسل
گفتم برای من غم تو فرق می کند

صلح تو روضه است حماسه است غربت است
ماهی تو و محرم تو فرق می کند

باید خیال کرد تجسم نمود؛ نه ؟
نه؛ گنبد تو پرچم تو فرق می کند

لختی بخند قافیه ام را بهم بریز
آقای من! تبسم تو فرق می کند

شاعر: سید محمد رضا شرافت

تجسم عشق

 

سلام بر دختری که عاشقانه بر پدرش ترحم نمود و جراحت از سیمای زیبای

پدر دور ساخت که ملقب به ام ابیها گشت.

و سلام بر همسری که عاشقانه به استقبال هم سرٌ خویش می شتافت

و ندای السلام علیک یا حبیبی سر می داد که فرشتگان به او مباهات 

می کردند.

و سلام بر مادر عاشقی که به نور عین و ثمرات فؤادش آن چنان بندگی

خداوند را آموخت که فرزندانش سرتسلیم جز به درگاه خداوند

فرود نیاوردن.

و در آخر سلام بر تجسم عاشقی ها............

یقین دارم که جوابم را زودتر از سلامم داده ای ..........

یقین دارم که اگر عشق ورزیدن را یادمان نمی دادی

امروز عاشقی کردن سهم ما نبود.............

یه خواهش:

اندازه ی تمام نفس های خسته ات/مادر!به من نفس بده تا نوکری کنم.

 ویدا غلامی

صیاد عشق

بسم رب الشهید

چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را

که کس مرغان وحشی را از این خوشترنمیگیرد(۱)

پیامبر اکرم(ص):بالاتر از هر نیکی،نیکی دیگری است تا رسد به کشته شدن

مرد در راه خدا (شهادت) که نیکی ای بالاتر از آن نیست.(۲)

۱-حضرت لسان الغیب حافظ شیرازی(ره)

۲-بحارالانوارج۷۱ص۷۹

سید شهیدان اهل قلم!

بسم رب الشهید

سید شهیدان اهل قلم برای شهیده شدنم دعا کن.

و دعا کن در انتخاب عقل و عشق عاقلانه عاشقی کنم.

آخر نگفته ای، تصویر جاودانه شدنت را که به تصویر کشید؟

 

عجب از این عقلِ واژگونه ، که مارا در جستجوی شهدا ، به قبرستانها میکشاند !

پندار ما این است که شهدا رفته اند و ما مانده ایم ؛ حال آنکه شهدا

مانده اند و زمان ما را با خود برده است !

عقل می گوید : بمان ؛ عشق می گوید : برو ؛ و خداوند این دو را

آفریده است تاوجود انسان در حیرتِ میانِ عشق و عقل، معنا شود.

بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند ، راحلان طریق عشق میدانند که ؛

ماندن نیز در رفتن است!!!

(شهید مرتضی آوینی)

کشتی پهلو گرفته (2)

یا مالک و یا قادر

غم به جراحت می ماند، یکباره می آید اما رفتنش، التیام یافتنش و

خوب شدنش با خداست. و در این میانه ، نمک روی زخم و استخوان

لای زخم و زخم بر روی زخم، حکایتی دیگر است.

حکایتی که نه می شود گفت و نه می توان نهفت.

حکایت آتشی که می سوزاند ، خاکستر می کند اما دود ندارد یا نباید داشته باشد .

مرگ پیامبر برای تو تنها مرگ یک پدر نبود ، حتی مرگ یک پیامبر نبود ، مرگ شمع نبود ، مرگ روشنی بود .

آنکه گفت « حَسبُنا کِتابَ الله » ، کتاب خدا را نمی شناخت . نمی دانست که یکی از دو ثقل به تنهایی ، آفرینش را واژگون می کند ، نمی فهمید که با یک بال نه تنها نمی توان پرید که یک بال ، وَبال گردن می شود و امکان راه رفتن بطئی را هم از انسان سلب می کند .

و نه او که مردم هم نفهمیدند که کتاب بدون امام،کتاب نیست،

کاغذ و نوشته ای است بی روح و جان. و نفهمیدند که قبله بدون امام قبله نیست و کعبه بدون امام ،

ستگ و خاک است و قرآن بدون امام ، خانه ی بی صاحبخانه است.

برگرفته از کتاب کشتی پهلوگرفته سیدمهدی شجاعی

شکرانه

چقدر دل تنگم ....

دوست دارم با شما حرف بزنم اما چی بگم وقتی گفتن برام سخته.

مادر پاکی ها ،مادر مهربانی ها دوست دارم 

 واقعا هرچی دارم از شما دارم.

اونقدر مهربونید که بودنمو مدیون شمام.

اونقدر مهربونید که چادرتونو به من هدیه دادید.

اونقدر مهربونید که کنار مزار دوتا از پسراتون (دو شهید گمنام)

تو خونه ی امام زمان(مسجد محدثین)منو عروس خودتون کردید.

همیشه هوامو داشته باشید ...

هوای من و هوای همسر و خانواده هامون و همه ی عاشقاتونو......

واقعا خدایا! شکرت بخاطر تمام نعمتات باالاخص ولایت.

 

 (((عبدالعاصی)))

کشتی پهلو گرفته (1)

یا منور النور

 

گاهی من تصور میکنم ،خدایی که اشک بندگان را دوست دارد،

حتی گریه های محرابی شما را دلش نمی آید ببیند،

چگونه دل سنگ این مردم راسیل اشک های مظلومانه ی شما تکان نداد؟

آری بانوی من ،وقتی مردم به سرداب های آسایش می خزند،

می توان ریسمان در گردن خورشید انداخت و از او بیعت شب را طلب کرد.

خورشید عهد ببندد که ـــ چند سال؟ ـــ نتابد تا شب بتواند راحت زندگی کند.

همیشه کور باد این چشم های شب جوی شب پرست. 

 برگرفته از کتاب کشتی پهلو گرفته سید مهدی شجاعی

پیراهن عزا را به تن کنید

 یا حبیب الباکین

دیگر وقتش رسیده که بیرق عزا بر سر در خانه نصب کنیم و برای غریبیت

 روضه ی عزا به پا کنیم.

و به یاد بیت الاحزان تو خانه مان را سیاهپوش کنیم .

خانم جان!

بی شرمیم را ببخش.اهل معامله ام ،خانه و لباسم را سیاه میکنم به

این امید که قلب و جانم را سفید و نورانی کنی.

زهرا جان!

با شما احساس راحتی میکنم زیرا مادرم هم نام شماست تازه شما جده ی

 همسرم نیز هستی ،در نتیجه تورا مادر خود میدانم.

آنروز که برای میراث شما (چادر) مقابل عزیزانم ایستادم می دانستم عزیزی

 چون تو هوایم را دارد.

از آن ،سال ها گذشته و امروز که فکر میکنم میبینم کرامت و عنایتی

که شما و فرزندانتان به من کرده اید بسی بالاتر از ایستادگی من است.

راستش عاشقت هستم و دوست دارم زهراوار تا حسینی شدنم زینبی کنم.

بمیرم برایت از دشواری آن زمان که بین دیوار و در ماندی و محسنت شهید شد

و بمیرم برایت از دشواری آن زمان که که مسمار سینه ات را مجروح ساخت

و بمیرم برای آن همسر مظلومت که شبانه غریبانه غربتت را به تصویر کشید .

آن شب بر حسنت چه گذشت؟

نمی دانم،شاید ماجرای کوچه برایش تداعی شد.

بر حسینت...؟

و بر زینبت...؟

شاید خدا آن زمان زینبت را برای کربلا آماده می کرد.

اما به راستی! ماجرای شهادت شش ماهه در شکم مادر سخت تر است یا

شش ماهه بر روی دست پدر؟!

 

(((عبدالعاصی)))

صمیمانه

یا حبیب الباکین

با درود و تحیت خدمت شما دوستان گرامی!

با عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت فرا رسیدن ایام فاطمیه.

از این پس اگه خدا توفیق نوکری حضرت مادر (س) رو بده هر روز با یک دلنوشته در خدمتتون هستم.

 انشاالله شفای روحانی و جسمانی در دنیا و شفاعت حضرت مادر(س)

در آخرت و فاصله ی این دو توفیق شهادت به واسطه ی خانم حضرت زهرا(س) نصیبمون شه.

ای رشته ای از چادر بی بی مددی کن

گردیم چو سلمان شما محرم زهرا


بردار زبانم ببرید و بنویسید

تو میثم تماری و من میثم زهرا

درک ها بالا/هنر تسلیم ولایت

کلید پیشرفت کشور به میزان زیادی دست سینماگران است ، چرا که دست اندرکاران هنر فاخر سینما با توجه به سینما ، با توجه به تأثیرگذاری و جهت دهی این هنر ، می توانند با تولیدات خود روح امید ، شوق پیشرفت ، انگیزه کار و تلاش ، اعتماد به ارزش اسلامی و ملی را در جامعه ترویج کنند .

امام خامنه ای (حفظه الله)

ادامه نوشته

بی مقدمه

سیل از آن دم بنا شد که اشک چشمان مادری افتاد...

نا خودآگاه یاد این شعر آیینی افتادم :

گرم آغوش باد می رقصید،وقتی از پیکری سری افتاد

از درخت تناوری یک برگ،نه،درخت تناوری افتاد

دجله طغیان نمود یا که فرات؟سیل و طوفان گرفت؟اما نه.

سیل از آن دم بنا شد که اشک چشمان مادری افتاد...

بیشتر ما تو ایام محرم و صفر یاد امام حسین و قمر منیر بنی هاشم و صبر خانم زینب و کربلا می افتیم.

اما اگر دوست داریم از جانب اون حضرات به ما عنایت و تفضلی بشه باید مدام به یادشون باشیم.

البته موافق اینم که :تا نباشد از جانب معشوق کششی

کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

اما گیر کار من و آدمایی مثل من اینکه عاشق نیستیم و فقط ادای  عاشقارو در میاریم.

ولی با تمام این حرفا میبینم اگه ته ته قلب مارو بشکافند یه نوری حتی به اندازه ی یه سو سو

،ازعشق  به اهل بیت در دل ما هست که مارو بدجوری درگیر خودش کرده.

به قول حافظ شیرین سخن:

کس نیست که آشفته ی آن زلف دو تا نیست

در رهگذر کیست که دامی زبلا نیست

چون چشم تو دل میبرد از گوشه نشینان

همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست...

انشاا... خدا توفیق عاشقی و نوکری اهل بیت رو بیش از پیش به ما مرحمت کنه.

90 در دقیقه 90 ...

آن بی هیاهو، این بی حیاهو!
رحیم مخدومی :
در سال 1390، اتفاق‌هاي زیادی در ایران رخ داد که منجر به صدرنشینی نام کشور عزیزمان در لیست خبرهای مهم جهان شد. در این میان دو خبر به خاطر ویژگی منحصر به فرد و وجوه اشتراک متعدد، قابل تأمل و درس و عبرت است.
ادامه نوشته

عیدانه

 یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

خداوندا !

سالمان نو می شود،ما امید داریم افکارمان ،رفتارمان ،اعمالمان در راستای رضای تو نو شود.

خداوندا!

همسرم،پدر و مادرم و نزدیکان ودوستانم را در پرتوی از عشق و آرامش خود احاطه کن.

خداوندا!

در ظهور حضرت حجت (عج) تعجیل کن که فرجام نامهربانی هایمان ظهور آن مهربان است.

سالی خوش همراه با موفقیت و تأییدات حضرت حق برای همه ی مردمان راستین سرزمینم آرزومندم.

 

هرم حرم

سلام بر تو ای امام مهربانی ها

کوله بارمان را بسته ایم اما تهی به سمتت می آییم به امید اینکه اجابتمان کنی.

اگرچه ما زیر سایه ی مرحمت شما قد کشیده ایم اما میخواهیم ماه عسل

زندگی مشترکمان را به پا بوس تو بیاییم تا ماحصل زندگی مشترکمان پر توشه گردد.

ما با تمام نیازمان میاییم تا ناز معشوقی چون تورا بخریم.

دستانمان خالیست اما دلمان از محبت به شما مشحون است.

ما به امید اجابت می آییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییم.

 (((عبدالعاصی)))

خونه تکونی

دوستان گرانقدر!

سلام.

یه چند روزی بخاطر  مشغله هام و خونه تکونی مطلب جدید نذاشتم .

یه چند روزی هم اگه خدا بخواد من و همسرم داریم میریم مشهد الرضا

برا خونه تکونی دل.

دعا گوی همه هستم شما هم دعا کنید سفرمون با معرفت باشه.

انعکاس دعا.

منو درگیر خودت کن...

دلگیرم وقتی دلم گیر تو  و ذهنم درگیر تو نیست.

بگذریم،از اینکه تمام کارهایم دست و پا گیر توست.

غروب آدینه که می شود تاره به یادم می آیی و چندی نمی گذرد که ازیادم میروی.

دلم خوش است که خود را عاشق تو می دانم اما دریغ که لایق عاشقیت نشده ام.

براستی غریبی!

غریبی که همچو منی خود را حبیب تو میداند.

غریبی که  از عاشق تو بودن فقط دعای زبانی در قنوت هایم باقیست.

غریبی که هنگام شنیدن نامت قیام میکنم اگرچه در واقع قعود کرده ام.

نمره ی صبوریت عالیست اگرچه تمام حرفهایم حرفی تو خالیست.

پیش از اینکه برای آمدنت دعا کنم از تو میخواهم بیش از پیش برای آمدنم دعا کنی.

حتم دارم زمانی که به خود بیایم آمدنت را با جان و دل خواهان میشوم...

مرا ببخش با همه ی بی معرفتیم...

دوستت دارم که اگر نداشتم دلگیر از درگیرتو نبودن،نبودم.

(((عبدالعاصی)))

تعیین اعضای شورای عالی فضای مجازی

رهبرمعظم انقلاب اعضای شورای عالی فضای مجازی را تعیین کردند.

.

حضرت آيت‌الله خامنه‌ای ضمن دستور برای تشكيل شورای عالی فضای مجازی به رياست رئيس‌جمهور، اعضای حقوقی و حقيقی اين شورا را تعيين كردند.
ادامه نوشته

عرش عاشقی

*تقدیم به آنانی که بر عرش عاشقی تکیه زده اند*

وقتی میرفتی ,نگاهت را سمت من هُل دادی و گفتی: دوست دارم وقتی آمدم برای خودت مردی شده باشی.

در عالم بچگی بادی در گلو انداختم و با غروری خاص گفتم: یعنی قدم از قدت بلندتر شود؟

لبخندی زدی و پیشانی ام را بوسیدی و رفتی.

...

مدتها گذشت و آمدی.

نه,مثل اینکه برای خودم مردی شده بودم...

قدم از قدت بلندتر شده بود یا نمی دانم شاید قدتو از قدم کوتاه تر...

دیگر, مادر وقتی کاری داشت به من می سپرد.

هروقت میخواستی جایی بروی,می گفتی: مرا ببر.

یادم نمی رود...

روزی تورا برسر مزار دوست شهیدت بردم هنوز به مزارش نرسیده بودیم که شانه هایت لرزید و بغضت ترکید.

زیر لب با دوستت چه می گفتی؟

نمی دانم شاید از بی وفایی دوستت گله داشتی.

امروز خیلی از آن روزها می گذرد.

و بعد این سالها تازه می فهمم: مرد بودن به قامت نیست به استقامت است.

 به این است وقتی رهبرت فرمان داد,جانت را پیشکش کنی.

تازه می فهمم که به دوستت از بی وفاییش گله نمی کردی,از بی وفایی دنیا و عدم رهاییت دلگیر بودی.

ما! گم گشته ایم در این دنیای دون و حیران تعلقات گشته ایم.

واز استقامت,تنها,تورا بخاطر بدن تکیده ات سرزنش می کنیم.

فقط عاشق است که درد عشق را درک می کند.

آنان که که صراط عشق را پیموده اند به غایت خویش رسیده اند.

و تو که بر ویلچرت تکیه زده ای درد عشق می کشی و دم بر نمی آوری, که نکند مقام عاشقیت نزول یابد.

و من ,امروز,از استقامتت یاد گرفته ام که عاشقی در حرف معنا نمی شود.عمل,خود,بیانگر عشق است.

(((عبدالعاصی)))

علی اکبر ناصری و حسین نیازآذری از بابل ، به بهارستان راه یافتند.

از حوزه انتخاباتیه شهرستان بابل ، علی اکبر ناصری و حسین نیازآذری ، صاحبان کرسی این شهرستان در بهارستان می باشند .

ادامه نوشته

چه خبرااا...

خبر شرکت سید محمد خاتمی در انتخابات مجلس نهم، پاتوق‌های مجازی

فتنه‌گران را با التهابات فراوانی روبرو کرده است.

ادامه نوشته

20 توصيه انتخاباتي رهبر معظم انقلاب

برداشتهاي جناحي نبايد در انتخابات تاثير بگذارد

ادامه نوشته

یادداشت پیامکی

 

انتخابات، آن نقطه‌ى اساسى وصل افكار و آراى مردم به بدنه‌ى نظام اجرايى است. اگر انتخابات - همچنان كه بحمداللَّه در گذشته همين‌طور بوده است - با حضور مردم، با اراده‌ى مردم، با آزادى كامل مردم و انتخاب آزادانه‌ى آنها انجام بگيرد، و حداكثر آگاهى از سوى مردم به كار برود، تا اين‌كه افراد صالح و شايسته و حقيقتاً حايز شأن نمايندگى اين ملت عظيم، به مجلس فرستاده بشوند، نظام اسلامى مى‌تواند مطمئن باشد كه در جهت آرزوها و هدفهاى خود در حركت است. اين، نقش انتخابات و شأن والاى انتخابات است.

بيانات در ديدار با وزیر و مسؤولان وزارت كشور و استانداران‌ ۲۷/۰۹/۱۳۷۰

انتخابات مجلس نهم

انتخابات مجلس نهم!برنامه دشمن علیه انتخابات مجلس.


با اصل انتخابات دشمنند

دشمنان ما مى‌خواهند اصلاً انتخابات برگزار نشود. چرا؟ براى این‌كه بتوانند شاهدى بیاورند كه در ایران مردم‌سالارى و دمكراسى نیست. وقتى ما انتخابات برگزار مى‌كنیم، حربه‌ى آن‌ها گم مى‌شود. بنابراین اولین خواسته‌هاى آن‌ها برگزار نشدن انتخابات است؛ كمااین‌كه زمان برگزارى انتخابات مجلس هفتم هم تلاش كردند انتخابات را تعطیل كنند؛ اما خدا نگذاشت.
بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه‌هاى استان كرمان ۱۳۸۶/۰۲/۱۹

 
ادامه نوشته

مهاجرانی دستبوسی شاه ملعون سعودی را از خاتمی آموخت

رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت:امثال مهاجرانی،امروز از دربارشاه

سعودی سر بر نیاورده‌اند بلکه از ابتدا در این مکتب بوده‌اند اما با نفاق و

ریاکاری ماهیت خود را پنهان کرده بودند.

ادامه نوشته

چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟

غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می‌کردند.

شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری.

امام پنج کلیدواژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.

 
ادامه نوشته