مطلع
بنام نامتناهی ای که انتهای تنهایی هایت را می داند...
این جمعه را مطلع نوشتن برای تو قرار داده ام تا بدانی با همه ی بی وفاییم دوست ندارمدر حقت جفا کنم.
اگرچه گم گشته ام در بی تو بودن ها ...
اگرچه گم گشته ام در با تو نبودن ها ...
اگر چه ...
شاه بیت غزل های من ُتویی!
عاشقانه هایی که دوست داشتنم را به رخ تمام آفرینش کشانیده ام
و نگاهت را برای اشعار حیاتم می طلبم...
انعکاس دعا![]()
(((عبدالعاصی)))
+ نوشته شده در جمعه سی ام دی ۱۳۹۰ ساعت 12:6 توسط *(v.gh)*(((عبدعاصی)))
|
در کسوف نفس گیر عشق به هوای تو باید زیست.