یا غافرالخطایا

 

 

خداوندا ! شهرالرمضان را نیز با عنایتت پیموده ایم
 
...آنکه با عطش و آتشش شکر کرد به تو رسید و آنکه نالید
 
هر کس توشه ی عشق به تورا برداشت عاشق گشت و همچنان از فرط فراقت
 
در حال سوختن است 
 
و آنکه عطش عشقت را نچشید و در آتش عشقت نسوخت خود را فروخت
 
ای کاش در خیل سوختگانت بودم و با چند قطره از صهبای سبوی عشقت مست میشدم
 
که این مست شدن هست شدن ها دارد
 
می دانم عمل اندکم در خور خداییت نیست اما امیدم ، مرا به رحمتت امیدوار می سازد
 
که وهابی و بی منت می بخشی
 
! ای پروردگار آزادگان
 
عیدانه ام را حسن ظن به بندگانت قرار ده که چه بسا کسانی که پیشانیشان از فرط سجده به درگاهت پینه بسته اما نمی دانند گاهی اوقات عدم حسن ظنشان منجر به تهمت و دروغ میشود
 
به ما بفهمان که به تو رسیدن از خود گذشتن میخواهد
 
! خداوندا
 
توفیق بندگیت را به من هبه کن که آنکه بنده ی تو گشت آزاد است و آنکه بنده ی بنده ی تو
 
گشت اسیر
 
(((عبدعاصی)))